طی
روزهای گذشته پارهای از محافل سیاسی که البته سابقه آنان در اختلاف افکنی
بر همه اشکار است با تمسک به تفاوت فتاوای مراجع عظام تقلید در رؤیت هلال
ماه شوال درصدد برآمدند یک مسئله بدیهی شرعی و فقهی را نشانه و نتیجه
اختلاف مراجع با نظام معرفی کنند. به گزارش فارس، در میان مراجع معظم تقلید
درباره مبنای آغاز ماه اختلافات فقهی وجود دارد و صد البته این مانند
دهها مورد اختلاف فقهی دیگر به معنای «مخالفت» مرجعی با مرجعی دیگر به
حساب نمیاید کما این که از آغاز عصر غیبت و حتی در عصر حضور امام معصوم
(علیهم السلام اجمعین) نیز چنین بوده و اختلافات فقهی هیچ گاه به معنای
مخالفت فقیهی با فقیه دیگر قلمداد نشده است.
در موضوع رؤیت هلال ماه چند اختلاف فقهی وجود دارد:
1- حضرت آیتالله خامنهای دامت برکاته رویت هلال را با چشم مسلح ـ مجهز
به دوربین ـ را معتبر میدانند اما پارهای از فقهای دیگر از جمله حضرت
آیتالله مکارم شیرازی رویت هلال را تنها با چشم معمولی معتبر شناخته و
مبنای آغاز ماه میدانند.
2- در اینکه با «حکم حاکم»دامت برکاته اول ماه ثابت شود، اختلاف نظر است.
اکثریت فقها «حکم حاکم » را یکی از راههای اثبات هلال میدانند و عدهای
دیگر از فقها راههای اثبات هلال را فقط علائم چهارگانه ـ رؤیت شخصی،
شیوع، شهادت عدلین و اتمام 30 روز از ماه مبارک رمضان - میدانند و علامت
پنجم - حکم حاکم - را مکفی برای اثبات هلال نمیدانند مانند ایات عظام
خویی، سیستانی و آقا موسی زنجانی ـ دامت برکاتهم.
3- منظور از «حاکم» در این تعبیرها صرفاً ولی فقیه نیست بلکه مراد مطلق
«حاکم» است و در این جا مراد «حاکم شرعی» ولو حاکم در یک جزء فقهی است بر
این اساس حکم همه مراجع معظم مصداق «حکم حاکم» است.
4- درباره زمان رؤیت هلال هم بین فقها اختلاف وجود دارد بعضی از فقها رؤیت
هلال را از بعد از ظهر شرعی قبول دارند ولی بعضی دیگر از فقها رؤیت هلال
را تنها از حدود 20 دقیقه قبل از مغرب شرعی قبول دارند.
5- در میان کسانی که حکم حاکم را دلیل اثبات هلال میدانند اختلاف نظر است
که آیا مطلق است یا مقید. بعضی از فقها معتقدند با اعلام حاکم شرعی اول
ماه اثبات میشود مگر برای کسی که بداند حاکم اشتباه میکند.
طبعا در این میان آن دسته از فقهایی که رویت هلال را با چشم مسلح ملاک
اثبات اول ماه نمیدانند و یا آن دسته از فقهایی که رؤیت هلال را در ساعت
2 بعد از ظهر یا 4 یا 7 بعد از ظهر را ملاک اثبات اول ماه نمیدانند حکم
حاکمی که این مورد را مجزی رویت هلال میداند را برای خود مبریالزمه
نمیشمرند.
با این وصف استنتاج سیاسی از اختلاف فقهی کردن در واقع نوعی انحراف اذهان
عمومی است و صد البته این وصلهای نیست که به فقهای بزرگ شیعه بچسبد. در
این بین اعتقاد راسخ حضرات آیات سیستانی ، مکارم، صافی و … به ولی فقیه و
پشتیبانی قاطع آنان از جمهوری اسلامی به عنوان مهمترین میراث فقه شیعه در
14 قرن اخیر راه را بر داعیههای باطل تفرقهافکنان بسته است.
خیلیها تلاش کردند تا حوزه علمیه نجف را در مقابل حوزه علمیه قم قرار
داده و در نهایت مراجع عراق را مخالف جمهوری اسلامی معرفی نمایند اما با
هشیاری حضرت آیتالله سیستانی و سایر مراجع عراق این توطئه
خنثی شد. جالب این است که حضرت آیتالله سیستانی به ولایت «مطلقه» فقیه
معتقد بوده و مشروعیت همه ارکان جمهوری اسلامی ایران را منوط به تأیید
آنان از سوی حضرت آیتالله خامنهای میداند. همین اعتقاد
درباره ولایت فقیه در بین مراجع معظم قم هم عمومیت دارد.