هنگدان ...

ای شکست من، جسارت جاویدان من! من و تو به طوفان می خندیم.جبران خلیل جبران

هنگدان ...

ای شکست من، جسارت جاویدان من! من و تو به طوفان می خندیم.جبران خلیل جبران

13 آبانی به رنگ منتظری ها(همه چیز در یک نامه)


بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای منتظری

با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضعگیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم. مثلا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مساله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مساله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً
مقدم بر نظر خود می‌دانید -که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خراب‌تر می‌کند-، با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهری‌ها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم دیگر خود دانید:

1 - سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد.

2 -از آنجا که ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.

3 - دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.

4 - نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.

و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده‌لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. و الله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.

سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم.

من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. و السلام.

یکشنبه 6 / 1 / 68

روح‌الله الموسوی الخمینی

بهتره نگاهی دوباره به تاریخ بیندازیم!

نامه به آقای منتظری "عدم صلاحیت برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی "

زمان: 6 فروردین 1368 / 18 شعبان 1409

مکان: تهران، جماران

موضوع: عدم صلاحیت برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی

مخاطب: منتظری، حسین علی

منبع:کتاب صحیفه امام.(جلد 21- صفحه 330) نامه

پ.ن:بی بی سی:آیت الله حسینعلی منتظری، از مراجع تقلید شیعه!!! در قم، در پاسخ به سوالات وبسایت "موج سبز آزادی" در مورد اشغال سفارت آمریکا در سال 1358 آن را اقدامی نادرست ارزیابی کرده است

پ ن : از پیامدهای تسخیر:
این حادثه بزرگ پیامدهای گوناگونی را در پی داشت که از آن جمله می‏توان به این موارد اشاره کرد: پایان یافتن رابطه استعماری ایران و آمریکا، روشن شدن ماهیت ننگین ایالات متحده که پشت صورتک حقوق بشر و آزادی مخفی شده بود، جلوگیری از ایجاد بحران و آشوب با تسخیر مرکز بحران آفرینی آمریکا، از بین رفتن گروه‌های مارکسیستی، گروه‌هایی که تا پیش از آن خود را تنها سردمدار مبارزه با امپریالیسم آمریکا می‏دانستند، بازگشت مردم به صحنه که با توطئه‌های ‌دولت موقت خانه‌نشین شده بودند، شکست هیمنه و اسطوره جهانی آمریکا و بالاخره شکست کارتر در انتخابات ریاست جمهوری امریکا در سال 1980.
کارتر که با ژست‌های حقوق بشری و همچنین حل مشکلات بین آمریکا و چین و امضای موافقت نامه کمپ دیوید بین مصر و اسراییل وجهه ای صلح طلب برای خود کسب کرده بود، با تسخیر لانه جاسوسی تمامی وجهه و نفوذ خود را از دست داد به طوری که حتی نتوانست در مقابل حمله نظامی شوروی به افغانستان موضع مناسبی اتخاذ کند و کم کم موجبات افول حکومت خود و حزبش را فراهم کرد.
همیلتون جردن رییس ستاد انتخاباتی کارتر در انتخابات سال 80 می‏گوید: «برای من روشن بود که کلید انتخابات در دست کسان دیگر در آن سوی دنیا است که تصمیم و عملشان تا آخرین لحظه قابل پیش بینی نیست، کارتر در هواپیما به من گفت: عجیب است که سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری کشور بزرگ ما نه در شیکاگو یا نیویورک بلکه در تهران تعیین می‏شود.»



نظرات 13 + ارسال نظر
استاذنا چهارشنبه 13 آبان 1388 ساعت 12:43 ق.ظ http://www.ostazona.blogfa.com

سلام؛
از حضور شما در "استاذنا" و نظرات ارزشمندتان متشکریم.

روز 13 آبان؛ سال روز مبارزه‌ی با استکبار جهانیست.
ما که معتقد به ادامه‌ی مبانی‌ ترسیم شده توسط امام راحل (ره) هستیم باید این روز مهم را زنده نگه‌داریم و در مراسمی که در این روز تشکیل می‌شود شرکت کنیم.

واقعیّت قضیّه این است که دشمن اصلی ما همچنان ایالات متّحد آمریکاست. او تنها دشمن ما نیست بلکه دشمن اسلام، مکتب و مذهب تشیّع است و تا سر حدّ نابودی این مکتب کمر بسته. چون چنین است باید در راه مبارزه با این دشمن بزرگ مکتب آنی از خودمان غفلت نشان ندهیم.


وعده ی دیدار ما، متحدتر از هر سال در راهپیمایی ضد استعماری 13 آبان.

استاذنا چهارشنبه 13 آبان 1388 ساعت 12:44 ق.ظ http://www.ostazona.blogfa.com

یکی از بچّه ها آمد و گفت: امشب پرونده شهادت تو بسته شده، تو شهید نمی شوی.

تو دیشب مشغول ثبت جزر و مد آب اروند بودی، اما بیست دقیقه خواب رفتی و دفتر ثبت رو الکی نوشتی.

هر چند در آن لحظه همه چیز را انکار کردم، اما این حرف واقعیت داشت،

چند روز بعد، رفتم سراغش و قسمش دادم که بگوید ماجرا از چه قرار است.

گفت: من که از پیش خودم چیزی نمی گم.

آن شب توی قرارگاه اهواز بودم که حسین آقا آمد پیشم .

گفت: فوری خودم را به تو برسانم و بگم که امشب پرونده ی شهادت تو بسته شد و تو شهید نمی شوی.

دلیلش هم این است که موقع نگهبانی خواب رفتی و توی دفتر دروغ نوشتی.

یکی از بچّه ها از حسین پرسید: حسین آقا! چه طوری به این جا رسیدی که از اتفاقات جاهای دیگه خبر دار می شوی؟

گفت: گفتنی نیست... عمل کردنی است.

سردار شهید حسین یوسف الهی

استاذنا چهارشنبه 13 آبان 1388 ساعت 12:52 ق.ظ http://www.ostazona.blogfa.com

سلام؛
از حضور گرم و صمیمی شما در "استاذنا" و نظرات ارزشمندتان متشکریم.

نمی دانیم نظرتان نسبت به "استاذنا" چیست؟
اما اگر عملکرد یکساله ی او را در راه نشر معارف مکتب اهل البیت (علیهم السلام) مثبت ارزیابی می کنید و دوست دارید در این راه با او در یک سنگر باشید می توانید با قرار دادن لوگوی موقتی "استاذنا" در وبلاگ محترمتان در این امر مهم با او سهیم باشید.
از همکاری با شما خرسندیم.

کد لوگوی "استاذنا":

<a href="http://ostazona.blogfa.com/" target="_blank">
<p align="center"><img src="http://img.majidonline.com/pic/220560/333.jpg" border="0" alt="http://ostazona.blogfa.com/"></a>


البته با عرض معذرت "استاذنا" فعلا بنا به دلایلی نمی تواند لوگوی دوستان را در خود جای دهد.

طالب مؤذنی چهارشنبه 13 آبان 1388 ساعت 03:00 ق.ظ

سلام

قبلا در این مورد نظر داده بودم.
بله من هم معتقدم که 13 آبان که آمریکاییها دستگیر شدند کار درستی نبود. این کار توسط بسیاری از اصلاح طلبان انجام شد که سال های سال است که دارند جزایش را می گیرند. اما بدتر از آن به گروگان گرفتن آنها به مدت طولانی بود.
همچنین ورود ولایت فقیه به قانون اساسی که کار آقای منتظری بود هم کار درستی نبود که ایشان هم جزایش را دارند می گیرند هر چند که از ملت عذرخواهی کردند. اما بدتر از آن مطلقه شدن این ولایت بود که باید ببینیم کی طراحان آن به جزایش می رسند.

13 آبان یا حسین میرحسین

فرهاد چهارشنبه 13 آبان 1388 ساعت 05:51 ق.ظ

آیا در این خصوص که این نامه واقعا از شخص مرحوم آیت الله خمینی باشد، اجماع نظر وجود دارد؟

بله
کاملا.

نیمه پنهان من چهارشنبه 13 آبان 1388 ساعت 08:05 ق.ظ

سلام
روز و روزگارت خوش

هنگدان چهارشنبه 13 آبان 1388 ساعت 10:39 ق.ظ

چرا تسخیر؟
افسران سازمان سیا (CIA) با استفاده از شرایط نابسامان بعد از انقلاب و درهم ریختگی و نامشخص بودن حوزه مسئولیت‏ها که نتیجه طبیعی هر انقلابی است، سعی کردند تا با نفوذ در مناطق کلیدی و حساس انقلاب اسلامی از تعمیق و گسترش هر چه بیشتر آن جلوگیری نمایند. لانه جاسوسی آمریکا با ایجاد شبکه‏های جاسوسی و اطلاعاتی در پی آن بود تا با بحران آفرینی، تضعیف نیروهای اصیل انقلاب و جایگاه و شخصیت حضرت امام و همچنین ایجاد گسست و شکاف میان رهبری و نسل جوان، فعال‏ترین و انقلابی‏ترین نیروی اجتماع را از رهبری دور کند تا بتواند با تاثیر بر آنها و نفوذ در ارتش، حرکت انقلابی مردم ایران را آسیب‏پذیر نماید. از طرفی سفارت آمریکا مسئول انحراف افکار عمومی از خطرات شیطان بزرگ در ایران نیز بود. به همین دلایل مسئولین سفارت آمریکا در پی آن بودند تا با برقراری ارتباط با مسئولین دولت موقت راه رسیدن به اهدافشان را تسهیل کنند.

هنگدان چهارشنبه 13 آبان 1388 ساعت 10:44 ق.ظ

ارتباط با مسئولین دولت موقت؟
با پیروزی انقلاب، حضرت امام خمینی، مهندس بازرگان را بدون در نظر گرفتن علایق حزبی و گروهی به عنوان نخست وزیر دولت موقت منصوب کردند. بازرگان در اقدامی تامل برانگیز اکثر اعضای دولت موقت را از جناح لیبرال انتخاب کرد و درهای دولت موقت را تقریبا بر روی دیگر نیروهای انقلاب بست. لیبرال‏ها تضاد اصلی و عامل مهم مبارزه و انقلاب را استبداد داخلی و نه استعمار خارجی می‏دانستند و علاوه بر آن اعتقاد به تغییر بنیادین در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور نداشتند و تنها اکتفا به برخی اصلاحات سطحی را کافی می‏دانستند. بر همین اساس دولت موقت تنها به تعویض مهره‏های کلیدی و بالای رژیم اکتفا نمود و از تغییرات بنیادین و خصوصا از تجدید نظر در رابطه امپریالیستی و نابرابر ایران با آمریکا، پرهیز و اجتناب می‏کرد.
به این موضوع در کتاب خاطرات کارتر اشاراتی شده است: «مهدی بازرگان... و اعضای کابینه‏اش که بیشتر آنها تحصیل کرده غرب بودند با ما همکاری داشتند. آنها از سفارت ما حفاظت می‏کردند و از ژنرال فیلیپ گاست... مراقبت به عمل می‏آوردند تا بدون خطر رفت و آمد کند و برای ما پیام‏های دوستانه می‏فرستادند. بازرگان به طور علنی اعلام کرد که مایل است با آمریکا روابط حسنه‏ای داشته باشد، اما افراطیون! طرفدار آیت اله خمینی برای او به صورت مشکلی درآمده بودند.»

هنگدان چهارشنبه 13 آبان 1388 ساعت 10:48 ق.ظ

(امیررضا ستوده و حمید کاویانی، بحران 444 روزه تهران، ص 20)
«اسناد لانه جاسوسی نیز نشان می‏دهد که ایالات متحده چگونه برای خارج کردن امام از صحنه سیاسی کشور در صدد جذب افراد موثر و مهم دولت موقت از جمله بنی صدر و امیر انتظام برآمده بود و مثلا در مورد جذب بنی صدر، در ظاهر به عنوان مشاور اقتصادی یک شرکت آمریکایی با حقوق ماهانه 1000 دلار به دعوت همکاری می‏شد، اما در واقع رابط سازمان سیا تلاش می‏کرد تا وی را به استخدام این سازمان درآورد.»
(دکتر بهرام نوازنی، الگوهای رفتاری ایالات متحده آمریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران (1357 - 1380) مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 98)
«دولت آمریکا در پی آن بود تا با ایجاد ائتلافی از لیبرال‏های سیاسی، چهره‏های دینی میانه‏رو، سکولارها، ملی گرایان و سران ارتشی متمایل به غرب تحت لوای دولت موقت موجبات حذف تدریجی نیروهای وفادار به امام را از صحنه سیاسی کشور ایجاد نماید.
آمریکا می‏خواست تا با شناسایی مهدی بازرگان به عنوان شخص اول مملکت، اینگونه نشان دهد که آیت الله خمینی خود مایل است که دین و روحانیت از سیاست جدا گردند و آنها ناگزیر از نزدیکی به دولت موقت شده‏اند و بدین ترتیب کم کم برنامه حذف امام و جایگزینی ایشان توسط افرادی مثل شریعتمداری و بنی صدر را اجرا کند.
به همین دلیل وزارت خارجه آمریکا ماموریت اصلی سفارت خود در ایران را تلاش برای هماهنگی فعالیت‏های نیروهای لیبرال و میانه روهای مذهبی و پیوند دادن آنها با عناصر ملی گرا و سلطنت طلبان و طرفداران رژیم سابق بر علیه انقلابیون مذهبی قرار داده بود.
«اقدامات آمریکا بر علیه جمهوری اسلامی ایران فقط به اقدامات سفارت این کشور در تهران محدود نشد. در پی اعدام‏های انقلابی سران رژیم گذشته در روزهای اولیه پیروزی انقلاب، 2 تن از اعضای سنای آمریکا به نام‏های جاکوب جاوتیس و هنری جکسون که از طرفداران پروپاقرص رژیم پهلوی بودند در 27 اردیبهشت 58 (17 مه 79) قطع نامه‏ای را از تصویب سنا گذراندند که ایران را به خاطر این اعدام‏های انقلابی با لحن شدیدی محکوم می‏کرد.» (پیشین ص‏103)

استاذنا چهارشنبه 13 آبان 1388 ساعت 10:56 ق.ظ http://www.ostazona.blogfa.com

سلام
از حضورتان در ؛استاذنا؛ و نظرات ارزشمندتان متشکریم.

فرهاد چهارشنبه 13 آبان 1388 ساعت 05:34 ب.ظ


" اباما! اباما! یا با اونا یا با ما! "

این هم از شعار تضاهرات کنندگان روز 13 آبان.
به نظر شما این یک تهدید برای اباماست ؟
یا درخواست کمک از وی؟

برانوش چهارشنبه 13 آبان 1388 ساعت 08:17 ب.ظ

با سلام
نمی دونم جی بگم؟


موفق باشید.

محسن پنج‌شنبه 14 آبان 1388 ساعت 09:17 ب.ظ

سلام
ظاهرا سایتشون الان درست شده!
ولی به روز نیست باید از فیلترشکن استفاده کرد
عکس جالبی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد