هنگدان ...

ای شکست من، جسارت جاویدان من! من و تو به طوفان می خندیم.جبران خلیل جبران

هنگدان ...

ای شکست من، جسارت جاویدان من! من و تو به طوفان می خندیم.جبران خلیل جبران

یک مجله،هزار فرصت.

در این پست سعی دارم درمورد یکی از موارد کوچکی که میتونه نفع های بزرگی برای یک دانشگاه داشته باشد بنویسم.حتما تاکنون برای همه ی شما پیش آمده که شاهد حضور،درخشش و افتخار یکی از دوستان و اطرافیان خود باشید،در اینگونه موارد چه حسی به شما دست داده است؟!
یکی از عواملی که میتونه سبب پیشرفت و ترقی یک فرد و یا حتی یک ملت شود حس رقابت با سایرین است.اگر بخش های مختلف یک جامعه در مسیر رقابت سالم برای موفقیت تلاش کنند مطمئنا چیزی به جز سود در نتیجه اعمال خود نخواهند دید.
اگر این حس به طور صحیح در بین افراد یک مجموعه نیز بکار گیرند علاوه بر اینکه سبب رشد اعضا و خود مجموعه میشود رشد جامعه بزرگتر را نیز به دنبال خواهد داشت.گروه های مختلف علمی یک دانشگاه یکی از مجموعه هایی است که میتواند ازین عامل به خوبی استفاده کند.فرض کنید به عنوان مثال گروه علمی عمران دانشگاه خلیج فارس! دارای یک مجله علمی باشد که مثلا هر دوهفته منتشر میشود و در آن مقالات علمی دانشجویان درج میشود.مطمئنا پس از مدتی دانشجویان به تکاپو و جنب و جوش خواهند افتاد مقاله ای بهتر از کار دیگران را ارایه کنند که با چاپ و معرفی آن نتیجه کار خود را ببینند.
بله داشتن فقط یک مجله تنها یک راه است که میتواند سبب نشاط و پویایی علمی یک دانشگاه شود و مطمئنا هیچ کار سختی نیز نمیباشد.دانشجویان میتوانند هر مقاله علمی خود را به استاد های ازقبل مشخص شده تحویل دهند و پس از بررسی به طور محدود در هر شماره به چاپ برسند.از نظر مالی هم که اینقدر زیادند شرکت هایی که فقط برای درج نام خود به راحتی هزینه های یک مجله را متقبل میشوند.
متاسفانه یکی از عیبهای جامعه علمی کشور ما نداشتن چنین مجله هایی است که مطمئنا با توجه به پتانسیل بالای علمی کشور میتوانند پس از مدتی در صورت مدیریت صحیح حتی در فراتر از مرزها نیز حرفی برای گفتن داشته باشند و نام کشور را در زمینه ای علمی به گوش سایرین برسانند که این برای کشور افتخاری خواهد بود.
میتونید غزل حافظی که این هفته حفظ کردم رو در ادامه مطلب ببینید.





ادامه مطلب ...