هنگدان ...

ای شکست من، جسارت جاویدان من! من و تو به طوفان می خندیم.جبران خلیل جبران

هنگدان ...

ای شکست من، جسارت جاویدان من! من و تو به طوفان می خندیم.جبران خلیل جبران

برنامه بلند مدت.

تابحال براتون پیش اومده در جمعی نشسته باشید فرد یا افرادی در ارتباط با موضوع بحث اشعاری بخوانند یا آیه و ضرب المثلی بیاورند و شما از نداشتن این امکان احساس ضعف کنید؟تابحال شده درباره ی موضوعی بین دوستانتون بحث کنید و شما از نداشتن اطلاعات مناسب و به روز خود رو سرزنش کنید؟شده که قصد داشتید مطلبی رو به زبان انگلیسی بخونید اما بدلیل محدود بودن دایره لغاتتون از عهده اون برنیومده باشید؟تابحال براتون پیش اومده....

اکثر ما دراین وضعیتها قرار گرفتیم از روبرو شدن با افرادی که این توانایی رو دارند چه احساسی داشتید؟آیا اونها رو افراد موفقی به حساب نیاوردید؟حتما خودمون رو هم سرزنش کردیم و تصمیم گرفتیم که به این توانایی ها دست یابیم،اما بازهم فراموش کردیم و ....

مدتها پیش کتاب مدیریت زمان نوشته عبدالحمید سروش رو مطالعه میکردم.در این کتاب درمورد اهمیت زمان و لزوم برنامه ریزی صحیح بحث شده است.این نویسنده کارها رو به 5 دسته تقسیم کرده است:

اول:کارهای مهم و فوری(اورژانسی)

دوم:کارهای مهم اما غیرفوری

سوم:کارهای فوری اما غیر مهم

چهارم:کارهای کم اهمیت و غیرفوری

و پنجم:کارهای بیهوده و وقتگیر

درمورد کارهای اورژانسی چاره ای جز انجام اونها نداریم و باید با حفظ خونسردی به انجام اونها بپردازیم مثل درس خوندن شب امتحان پایانترم.

درمورد کارهایفوری اما غیر مهم باید از خودمون بپرسیم چرا به دام اونها افتادیم و سعی کنیم از اشتباهات گذشته پند بگیریم.

در مورد کارهای دسته چهارم و پنجم که نه مهم اند ونه فوری باید تصمیم بگیریم که از صرف وقت باارزش برای این نوع کارها خودداری کنیم و از قول خواجه شیراز بگوییم:"من لاف عقل میزنم این کار کی کنم؟!"

از میان همه اینها باید بیشترین اولویت را به کارهای دسته دوم یعنی کارهای مهم اما غیرفوری بدهیم.این نوع کارهاست که مارا در زندگی موفق میکند.اگرچه معمولا با احساس فوریت همراه نیست و درست به همین دلیل بیشتر مردم به آنها اهمیتی نداده و وقتی برای انجام آنها درنظر نمیگیرند!