با خودم قرار گذاشته بودم که هر جمعه به روز شم اما دیروز به دلیل حجم درس ها و همچنین سرماخوردگی شدید نتونستم به وبلاگم سرکی بکشم.به همین خاطر کار دیروز رو امروز انجام خواهم داد...آفت من سرماخوردگیه،چراکه اگه همون روز اول به فکر چاره ای نباشم چون مشکل آسم سرفه ای دارم سرفه هام شروع میشه و ممکنه تا یک ماه و حتی بیشتر ادامه پیدا کنند!این شد که امروز به این فکر افتادم که در مورد درد انسان بنویسم.البته اصل مطالب گرفته شده از کتاب انسان کامل مرحوم شهید مطهری است.
به نظر شما درد انسان چیست؟اگه سر انسان درد بگیره، درد اون از جهت انسان بودنش نیست بلکه از جنبه حیوانیت اونه،چرا که یک گوسفند هم سرش درد میگیره!پس اینکه میگن انسان صاحب درده باید از جهت دیگه ای باشه.بسیاری درد انسان رو در خداجویی میدونند.طبق نظر اسلام،انسان یک حقیقتی است که نفخه الهی در او دمیده شده و از دنیای دیگری آمده است و با اشیائی که در طبیعت وجود دارد،تجانس کامل ندارد.حتما تابحال مثال طوطی و بازرگان روشنیدید یا شعر بشنو از نی مولوی رو که در کتاب دوره ی دبیرستان بود رو یادتونه.میگن فیل رو که از هندوستان میآورند،باید دائما به سرش بکوبند،اگر نکوبند به یاد هندوستان میافتد.فقط فیل است که هندوستان را به خواب میبیند ، چون ازهندوستان آمده است ، الاغ هرگز هندوستان را به خواب نمیبیند،چون غریبهندوستان نیست و او را از آنجا نیاوردهاند.مولوی می گوید:
خدا را ترک کردی ؟ گفت : من میبینم این همه که دارم مناجات میکنم و با این همه درد و سوزی که دارم ، یک بار هم نشد در جواب ، به من لبیک گفته شود . هاتف به او گفت : ولی من مأمورم از طرف خدا جواب را به تو بگویم : " آن الله تولبیک ماست " .
نی که آن الله تو لبیک ماست آن نیاز و سوز و دردت ، پیک ماست
تو نمیدانی که همین درد و سوزی که ما در دل تو قرار دادیم و همین عشق و شوقی که در دل تو قرار دادیم ، خودش لبیک ماست.
آری،انسان است که دغدغه بازگشت به عالم دیگر را دارد ، درد عرفانی دارد ، درد بازگشت به سوی حق و به سوی خدا را دارد ، درد مناجات و وصال حق را دارد.