هنگدان ...

ای شکست من، جسارت جاویدان من! من و تو به طوفان می خندیم.جبران خلیل جبران

هنگدان ...

ای شکست من، جسارت جاویدان من! من و تو به طوفان می خندیم.جبران خلیل جبران

ترنج!

ترنج!

نمیدونم چرا همیشه ازین اسم خوشم میومده!

یادم میاد کوچک که بودم(شاید حدود 5ساله) یک درخت ترنج در حیاط پدربزرگ مادرم بود که البته یادم نمیاد چه فصلی از سال میوه میداد اما یادم هست که هیچوقت به میوه های اون درخت دست نزدم اما همیشه از این میوه خوشم میومد و به همین دلیل این نام حس خوبی رو در من بوجود می آورد،البته ممکنه همه ی شما هم ازین نام ها در ذهن خود داشته باشید.

ترنج گیاهی از خانواده مرکبات است که میوه آن به اندازه پرتقال و به رنگ زرد لیمویی و خوش و عطر و بو است. مزه میوه ترنج اندکی تلخ‌ تر از گریپ‌ فروت است ولی ترشی آن از لیمو کمتر است. گرچه خاستگاه این گونه روشن نیست ولی این گیاه در مناطق مدیترانه‌ای می‌روید و در کشورهای ایتالیا و فرانسه به صورت تجاری کشت می‌شود. از اسانس ترنج برای مزه دادن به انواع چای و شیرینی استفاده می‌شود. درخت ترنج تا اندازه‌ ای به یخبندان حساس بوده و در مناطق با یخبندان و سرمای کم به خوبی می‌روید. ترنج را می‌توان با پیوند زدن و یا از طریق رویش دانه تکثیر کرد.

این ها هم توضیحات دانشنامه ویکی پدیا از این صفحه درمورد ترنج است.همیشه دوست داشتم وبلاگی به همین نام داشته باشم اما متاسفانه در همه سرویس ها این نام وجود داشت تا اینکه بالاخره یه سرویس دهنده آمریکایی پیدا شد که هم فیلتر نبود و هم نام ترنج در اون استفاده نشده بود...


 


 آغاز ماه مبارک رمضان رو هم تبریک میگم و امیدوارم همگی بهره کافی ازین ماه ببریم.

 

نظرات 8 + ارسال نظر
عبدالحسین ستوده چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 01:40 ب.ظ http://booyelimoo.blogfa.com

درود علی
خوبی؟
مرسی که سر زدی . راستیش تو حیاط ما یه ترنج هست که دو سالیه میره ومیده و امسالم حالا میوه هاش قد یه سیب معمولی شده ن و پاییز بزرگ بزرگن . هر وقت اومدی اونطرفا مشتاق دیداریم و البته ترنجمان نیز هم .
مانا و پایا

ع.ستوده چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 01:41 ب.ظ

این میوه میده رو اصلاح کن علی . مرسی

یادداشت های یک خر شنبه 15 مرداد 1390 ساعت 11:36 ق.ظ http://meskinekhar.blogfa.com

سلام
با شروع تازه ای به روزم و اگه تشریف بیارین خوشحال میشوم .

سبزی دوشنبه 17 مرداد 1390 ساعت 01:09 ب.ظ

عصرایران نوشت:

ماه رمضان است و احکام روزه ، مانند مبطلات آن ، بسیار مورد توجه است: خوردن، آشامیدن ، رساندن دود غلیظ به حلق ، فرو کردن سر در آب و ... .

این ها را سال هاست که علمای ما در منبرها و رساله های توضیح المسائل شان برای ما گفته اند و آنقدر تکرار شده که ملکه ذهن همه مومنان شده است.

در این نوشتار قصد ندارم به شرح و تفصیلِ مبطلات روزه از منظر فقه و شارع مقدس بپردازم بلکه روی سخنم با مدیران جامعه است که تصمیمات شان ، قول و فعل شان و حتی سکوت شان ، مستقیم و غیر مستقیم بر زندگی 75 میلیون انسان اثر می گذارد.

مسوولان بدانند که اگر برای عامه مردم ، همان چند مورد مذکور در رساله ها باطل کننده روزه است ، برای آنان مبطلات دیگری وجود دارد که نه تنها روزه شان را (نه از منظر فقه) باطل می کند ، که خط بطلان بر اسلامشان می کشد و انسانیت شان را نابود می کند.

مبطلات آنها فهرست مطولی دارد:

- این که مسوولی در حالی که می داند دروغ می گوید ، دروغ بگوید و لبخند هم بزند و وجدانش تکان هم نخورد که این چه حرفی بود که تو زدی؟

- این که وعده های توخالی به مردم دهند.

- این که به جای همکاری با یکدیگر برای حل مشکلات کشور ، شب و روز به فکر زدن ضایع کردن همدیگر و برتری جویی باشند.

- این که عدد رقم ها را دستکاری کنند و به خورد ملت بدهند.

- این که پول ملت را که میلیون ها چشم نیازمند به آن دوخته شده را ، به جای هزینه کردن برای رفاه مردم ، بار کشتی و هواپیما کنند و در کومور و تاجیکستان و ونزوئلا و ... خرج دیگران کنند.

- این که در ماه رمضان ، سفره های افطاری پرخرج و مخارج به هزینه بیت المال برای همدیگر باز کنند و در همان حال ، عده ای محتاج نان شب باشند.

- این که عکس شهدا را به اتاق هایشان بزنند و عکس راه آنها بروند.

- این که خودشان برای معالجات پزشکی ، به خارج بروند و جانبازی که سلامتی اش را برای دین و ناموس و آب و خاک این مملکت از دست داده ، حتی سقفی بالای سرش نداشته باشد.

- این که برخی مقامات رسماً متهم باشند به انواع مفاسد مالی و راست راست بگردند و در همان حال ، فلان روزنامه نگار را به خاطر یک "سهو" ، محاکمه و محکوم کنند

-این که برای ساختن یک سالن همایش ها در کیش ، صدها میلیارد تومان بودجه در نظر بگیرند و آخرش دهها میلیارد حیف و میل کنند و در یک قلم 5 میلیارد تومان برای کار نکرده به دختر پیمانکار بدهند تا به خارج برود و به ریش همه ما بخندد

- این که جوان این مملکت برای ازدواجش ، لنگ اجاره ( و نه حتی مالکیت) یک آپارتمان 40 متری باشد و در همان حال ، آقایان اعلام کنند که می خواهیم برای ساخت خانه های لوکس و مجلل وام دهیم

- این که کارآفرین مملکت را آنقدر بیازارند و باج بخواهند که آخر سر ، سرمایه اش را بردارد و در خارج از مرزها ، با عزت و احترام کارخانه بزند و اشتغال زایی کند

- این که در این مملکت ، پدری برای درمان دخترش ، کلیه اش را بفروشد و در همان حال مسوولانش مشغول طرح باغ-ویلا ، دعوای تعطیلی یا عدم تعطیلی پنجشنبه ها ، خط و نشان کشیدن که حق ندارید به فلان دوست من بگویید بالای چشمت ابروست ، شرط فوق لیسانس داشتن کاندیداهای مجلس ، ممنوعیت سگ گردانی در خیابان ها ، چگونگی افزایش هزینه نقل و انتقال سند خودرو به نفع دفترداران ، برخورد با آب بازی جوانان و در آوردن ال ان بی ماهواره ها باشند و حواسشان به آن پدر و دختر و هزاران نفر نظیر آنان نباشد

- این که آنقدر بی درایت و بی نامه باشند که همه کشورهای منطقه ، بیش از ایران از منابع مشترک گاز و نفت مان برداشت کنند

- این که فقط هم فکران و همسویان سیاسی خود را مجاز به فعالیت سیاسی موثر بدانند و به جز خود همه را منافق و عامل بیگانه بخوانند و به هزار انگ و تهمت و افترا و برچسب نابودشان کنند و وحدت ملی را خدشه دار سازند

- این که آنقدر با ندانم کاری ها و حرف های خامشان ، بین ایرانیت و اسلامیت فاصله بیندازند و طرح دعوا کنند که هم حس وطن دوستی در این سرزمین کم رنگ شود و هم دینداری مردمانش

- این که قول و فعل شان ، به حدی متضاد باشد که جوان مسلمان ایرانی را از دین فراری دهند

- این که ریاکاری را به بخشی از خصایص مردم تبدیل کنند

- این که جلوی آلاینده های هوای شهرها را به خاطر منافع مالی کلانی که دارند نگیرند و مردم کرور کرور سرطانی شوند

- این که جنگل ها و دریاچه ها و برکه ها در مقابل چشمانشان تبدیل به بیابان شود و آنها فقط وعده دهند که با اختصاص فلان قدر بودجه نجاتشان می دهیم و بودجه را هم صرف برگزاری همایش کنند

- این که سرمایه های انسانی کشور را یکی پس از دیگری ، مورد هجمه قرار دهند و خرابشان کنند تا روزی برسد که در این کشور حرف هیچ کس خریدار نداشته باشد

- و ... فهرست مبطلات روزه و اسلام و انسانیت مسوولان ، البته بسیار طولانی تر از این است اما به حکم "امر به معروف و نهی از منکر" هم که شده ، همین چند مورد گوشزد شد و البته عاقلان را اشارتی کفایت می کند.

سبزی دوشنبه 17 مرداد 1390 ساعت 01:13 ب.ظ

عصرایران نوشت:

ماه رمضان است و احکام روزه ، مانند مبطلات آن ، بسیار مورد توجه است: خوردن، آشامیدن ، رساندن دود غلیظ به حلق ، فرو کردن سر در آب و ... .

این ها را سال هاست که علمای ما در منبرها و رساله های توضیح المسائل شان برای ما گفته اند و آنقدر تکرار شده که ملکه ذهن همه مومنان شده است.

در این نوشتار قصد ندارم به شرح و تفصیلِ مبطلات روزه از منظر فقه و شارع مقدس بپردازم بلکه روی سخنم با مدیران جامعه است که تصمیمات شان ، قول و فعل شان و حتی سکوت شان ، مستقیم و غیر مستقیم بر زندگی 75 میلیون انسان اثر می گذارد.

مسوولان بدانند که اگر برای عامه مردم ، همان چند مورد مذکور در رساله ها باطل کننده روزه است ، برای آنان مبطلات دیگری وجود دارد که نه تنها روزه شان را (نه از منظر فقه) باطل می کند ، که خط بطلان بر اسلامشان می کشد و انسانیت شان را نابود می کند.

مبطلات آنها فهرست مطولی دارد:

- این که مسوولی در حالی که می داند دروغ می گوید ، دروغ بگوید و لبخند هم بزند و وجدانش تکان هم نخورد که این چه حرفی بود که تو زدی؟

- این که وعده های توخالی به مردم دهند.

- این که به جای همکاری با یکدیگر برای حل مشکلات کشور ، شب و روز به فکر زدن ضایع کردن همدیگر و برتری جویی باشند.

- این که عدد رقم ها را دستکاری کنند و به خورد ملت بدهند.

- این که پول ملت را که میلیون ها چشم نیازمند به آن دوخته شده را ، به جای هزینه کردن برای رفاه مردم ، بار کشتی و هواپیما کنند و در کومور و تاجیکستان و ونزوئلا و ... خرج دیگران کنند.

- این که در ماه رمضان ، سفره های افطاری پرخرج و مخارج به هزینه بیت المال برای همدیگر باز کنند و در همان حال ، عده ای محتاج نان شب باشند.

- این که عکس شهدا را به اتاق هایشان بزنند و عکس راه آنها بروند.

- این که خودشان برای معالجات پزشکی ، به خارج بروند و جانبازی که سلامتی اش را برای دین و ناموس و آب و خاک این مملکت از دست داده ، حتی سقفی بالای سرش نداشته باشد.

- این که برخی مقامات رسماً متهم باشند به انواع مفاسد مالی و راست راست بگردند و در همان حال ، فلان روزنامه نگار را به خاطر یک "سهو" ، محاکمه و محکوم کنند

-این که برای ساختن یک سالن همایش ها در کیش ، صدها میلیارد تومان بودجه در نظر بگیرند و آخرش دهها میلیارد حیف و میل کنند و در یک قلم 5 میلیارد تومان برای کار نکرده به دختر پیمانکار بدهند تا به خارج برود و به ریش همه ما بخندد

- این که جوان این مملکت برای ازدواجش ، لنگ اجاره ( و نه حتی مالکیت) یک آپارتمان 40 متری باشد و در همان حال ، آقایان اعلام کنند که می خواهیم برای ساخت خانه های لوکس و مجلل وام دهیم

- این که کارآفرین مملکت را آنقدر بیازارند و باج بخواهند که آخر سر ، سرمایه اش را بردارد و در خارج از مرزها ، با عزت و احترام کارخانه بزند و اشتغال زایی کند

- این که در این مملکت ، پدری برای درمان دخترش ، کلیه اش را بفروشد و در همان حال مسوولانش مشغول طرح باغ-ویلا ، دعوای تعطیلی یا عدم تعطیلی پنجشنبه ها ، خط و نشان کشیدن که حق ندارید به فلان دوست من بگویید بالای چشمت ابروست ، شرط فوق لیسانس داشتن کاندیداهای مجلس ، ممنوعیت سگ گردانی در خیابان ها ، چگونگی افزایش هزینه نقل و انتقال سند خودرو به نفع دفترداران ، برخورد با آب بازی جوانان و در آوردن ال ان بی ماهواره ها باشند و حواسشان به آن پدر و دختر و هزاران نفر نظیر آنان نباشد

- این که آنقدر بی درایت و بی نامه باشند که همه کشورهای منطقه ، بیش از ایران از منابع مشترک گاز و نفت مان برداشت کنند

- این که فقط هم فکران و همسویان سیاسی خود را مجاز به فعالیت سیاسی موثر بدانند و به جز خود همه را منافق و عامل بیگانه بخوانند و به هزار انگ و تهمت و افترا و برچسب نابودشان کنند و وحدت ملی را خدشه دار سازند

- این که آنقدر با ندانم کاری ها و حرف های خامشان ، بین ایرانیت و اسلامیت فاصله بیندازند و طرح دعوا کنند که هم حس وطن دوستی در این سرزمین کم رنگ شود و هم دینداری مردمانش

- این که قول و فعل شان ، به حدی متضاد باشد که جوان مسلمان ایرانی را از دین فراری دهند

- این که ریاکاری را به بخشی از خصایص مردم تبدیل کنند

- این که جلوی آلاینده های هوای شهرها را به خاطر منافع مالی کلانی که دارند نگیرند و مردم کرور کرور سرطانی شوند

- این که جنگل ها و دریاچه ها و برکه ها در مقابل چشمانشان تبدیل به بیابان شود و آنها فقط وعده دهند که با اختصاص فلان قدر بودجه نجاتشان می دهیم و بودجه را هم صرف برگزاری همایش کنند

- این که سرمایه های انسانی کشور را یکی پس از دیگری ، مورد هجمه قرار دهند و خرابشان کنند تا روزی برسد که در این کشور حرف هیچ کس خریدار نداشته باشد

- و ... فهرست مبطلات روزه و اسلام و انسانیت مسوولان ، البته بسیار طولانی تر از این است اما به حکم "امر به معروف و نهی از منکر" هم که شده ، همین چند مورد گوشزد شد و البته عاقلان را اشارتی کفایت می کند.

حقدوست یکشنبه 23 مرداد 1390 ساعت 08:05 ب.ظ http://www.bia2mofid.persianblog.ir

[لبخند][قلب][گل][لبخند][قلب][گل]
با سلام و عرض ادب خدمت شما دوست ارجمند.
طاعات و عبادات شما مقبول درگاه احدیّت.
شما عزیز را به خواندن پستهای جدید زیر(که شاید نخوانده باشید)دعوت می‌کنم:
[گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب]>>> داستانهایی زیبا از نماز شب و کیفیّت آن
http://bia2mofid.persianblog.ir/post/522/
[گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب]>>> راههای محبوب شدن زن نزد شوهر
http://bia2mofid.persianblog.ir/post/503/
[گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب]>>> احادیث هفته «صد و سی و نهم» و «صد و چهلم»(ثواب روزه در هوای گرم، 4سفارش خدا به حضرت موسی)
http://bia2mofid.persianblog.ir/post/519/
[گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب]>>> ماه رمضان ماه مهمانی حضرت دوست
http://bia2mofid.persianblog.ir/post/505/
[گل][گل][گل][گل][گل]
[قلب]>>> مهمانی زمانی و مکانی خدا
http://bia2mofid.persianblog.ir/post/520/
[گل][گل][گل][گل][گل]
توصیه می‌کنم حتما لااقل به مدت 5 دقیقه برای خواندن احادیث وقت بگذارید.
[گل][گل][گل][گل][گل]
منتظر حضور شما هستم.
[لبخند][قلب][گل][لبخند][قلب][گل]

یوسف جمالی دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 12:14 ب.ظ

سلام علی آقا
وبلاگ قشنگی دارین،مطالب جالبی بیان می شه
علی آقا من هم وبلاگی به آدرسwww.stuch.blogfa.comدارم که چندین دلنوشته توش گذاشتم.
خوشحال می شم اگه سر بزنید ونظر بدید

دخت ناخدا یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 12:40 ق.ظ

سلام
مطلب جالبی بود من واقعا بوی این میوه رو دوست دارم احساس فوق العاده ایی رو منتقل میکنه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد