هنگدان ...

ای شکست من، جسارت جاویدان من! من و تو به طوفان می خندیم.جبران خلیل جبران

هنگدان ...

ای شکست من، جسارت جاویدان من! من و تو به طوفان می خندیم.جبران خلیل جبران

خدایا...

خدایا همانا عفوت از گناهم و گذشتت از خطایم و چشم پوشیت از
ستمکاریم و پرده پوشیت بر زشتی کردارم و بردباریت برگناه بسیارم که به
اشتباه ویا عمد کرده ام مرا به طمع انداخت تا از تو چیزی بخواهم که
سزاوار آن نیستم . آنچه از رحمتت روزیم گردانیدی و از قدرتت به من
نمایاندی و از اجابت دعا به من شناساندی بر آنم کرد تا تو را در کمال امن و
آرامش بخوانم و از تو درخواست کنم درحالیکه به تو انس دارم  بدون بیم و
هراس و باز بی پروا آنچه را خواهم از درگاهت درخواست کنم .حال اگر
حاجتم دیر برآید از سر نادانی به تو اعتراض کنم در حالیکه شاید تاخیر در
اجابت برایم بهتر باشد زیرا که تو به سر انجام کارها دانائی از این رو
سروری بزرگوار از تو ندیدم که بر بنده ای فرومایه و زبون تا این اندازه شکیبا
باشد . پروردگارا تو مرا میخوانی و من از تو رخ بر می تابم و تو بر من مهر
می ورزی و من بر تو کینه و عناد می آورم و تو با من دوستی می کنی و
من از تو نمی پذیرم گوئی این من هستم که بر تو منتی دارم نه تو بر من .
ولی این همه سرکشی و گستاخی تو را از مهر به من و نیکی بر من و
بزرگواری نسبت به من از روی بخشش و کرمت باز نداشت .پس بر این بنده
نادانت رحم آور و به واسطه فزونی احسانت بر او ببخشای که همانا تو
بخشنده ای بزرگوار هستی .

استادنا.