هنگدان ...

ای شکست من، جسارت جاویدان من! من و تو به طوفان می خندیم.جبران خلیل جبران

هنگدان ...

ای شکست من، جسارت جاویدان من! من و تو به طوفان می خندیم.جبران خلیل جبران

یادتان هست که احساس خطر میکردید؟!

2010.


خواص! سطل آشغال.

متاسفانه اینروزا که مورد برای نوشتن زیاده وقت ما بسیار کمه!

مطمئنا دیگه همه از وقایع تاسف بار خواص! در روز عاشورا باخبرید.به نظر من این اتفاق از هر نظر هم که بد باشه یه حسن داشت و اون هم این هستش که چهره واقعی برخی خواص! رو به همه نشون داد.نشون داد که راه اونها،هدف اونها و در کل اعتقاد اونها در چه سویی است.نشون داد که احساس خطر کردنشون در چه موردی بوده!

اما حیرت آورتر اینکه بازهم برخی چشمشون رو بستند و دهانشون رو باز کردند و باز ندای آزادی و شجاعت و حماسه سردادند.نمیدونم دیگه کی چشمهاشون رو باز میکنند اما...البته اگر چشمهایشان فقط بی بی سی و صدای آمریکا و ... باشه مطمئنا هیچگاه باز نخواهند شد.مطمئنا باز هم آتش زدن سطل آشغال و خانه ی مردم و تخریب اموال عمومی و قتل انسانهای دیگر در مسیر آزادی میبینند.یادش بخیر چند وقت پیش بود که یکی از دوستان سعی میکرد با عوام جلوه دادن تظاهرکنندگان معترض به اهانت به امام از ارزش این حرکت بکاهد.اما الان هست که معنی خواص رو میفهمم.خواص سطل آشغال رو!




یادتان هست که احساس خطر می کردید؟

از کلامی که دروغش خواندید،
از جماران و کلام پیرش که تو فریاد زدی گم شده است.

این خطر چیست؟ کدامین احساس؟

انعکاس رخ چون آینه روح خدا و آتش؟
هر کلامش که بریدید و به دلخواه از آن راه بجویید، خطر می دانی؟

هلهله در غم سالار شهیدان، آتش دامن غمبار سیاهی عزا هم خطری آیا هست؟
آتش و صفحه قرآن را چه؟
سنگباران عزادار حسین بن علی را تو خطر می دانی؟

با توام مرد! که انگار به خواب ابدی مهمانی.

یادتان هست؟! تبارت به همان خیمه تنهای غم انگیزترین لحظه تاریخ شباهت دارد؟
یادتان هست چرا چادر خاکی؟ در و دیوار؟ کبودی بر چشم؟
یادتان هست که صفین، که قرآن، نیزه؟
یادتان هست که کربی و بلایی بودست؟
یادتان هست که لعنت کردند، تا دم صبح ابد، هر که را «حاربهم» تیغ کشیدست و "ولی" گم کرده است؟

تو اگر یادت نیست،
یادمان هست که چندین فرسنگ مانده تا داغ ترین هرم عطش، فتنه را بن بکنیم،
خولی و شمر و یزید و عمر سعد، نه که در کرب و بلا،
بلکه قبل از حکمیت، ما به عمار، به مالک بسپاریم و علی، پور علی، شاد کنیم.

تو اگر یادت نیست، این به خاطر بسپار.

احسان ترابی-تابناک